انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

دلتنگ نباش ! ...

زادروزم چون شود غم و شادی بهم آویزد که ای دوست حسرت عمر رفته مخور و غم ایام آتی ، شاد باش زانکه این نیز بگذرد همانگونه که آن بگذشت و رفت. اما ندایی سر برآرد که کدام نیز بگذرد؟... گاهی هرگز زمان چاره گر نخواهد بود تنها مثل مخدری می ماند گاه حواس تو را از درد دور می کند اما نه همیشگی ست و نه درمان درد.

یادم هست که در دوران کودکی مادرم بهتر مرا امید می داد  همیشه می گفت : دلتنگ نباش !حتما پیدایش می شود ... اما دریغ که امروز فهمیدم گم شده ی این قصه منم، خود من !  ادامه مطلب ...

پل


هر کجـــا مـــرز کشیدند،  شمـــا پُل بزنید
حرف "تهران" و "سمرقند" و "سرپُل" بزنید
هرکه از جنگ سخن گفت، بخندید بر او
حرف از پنجـــره ی  رو به تحمــل بزنید
نه بگویید، به بت‌های سیاسی نه، نه!       
ادامه مطلب ...

ظهر عاشورا

امروز دهمین روز محرم و یا به قول اعراب روز عاشوراست ، روزی که از چند هزار نفر تنها هفتاد و اندی بر قول و پیمان خود ماندند. روزی که هرچند شمار ستم و ستمگر در در دایره ی ذهن جا نمی شد اما آمده بود که بایستد با همه بضاعت و توان خود تا به تو نشان دهد که حق خواهی و حق جویی ، جان و مال و آبرو می خواهد .برای همین است که هر چه لهوف می خوانی حال سید بن طاوس را درک نمی کنی و تاب او که چگونه سطر سطر این کتاب را نگاشته است. چراکه از هر کلمه این مکتوب فریادی به آسمان بلند می شود و ناله های ستمدیدگان تاریخ از لابه لای تک تک کلمه های بغض آلود آن بی پرده پیداست.

به نظر من درک عاشورا و آنچه در آن روز سوزان گذشت از توان انسانها خارج است و درک حوادث پس از آن دشوارتر و سوزان تر  و هرگز درک نخواهی کرد آن چه بر حسین (ع) و فرزندان و بستگانش در محرم سال 61 هجری گذشت حتی اگر :    ادامه مطلب ...