انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

خروس بی محل !!!!

 

 

شاید در مورد خروس بی محل خیلی چیزا شنیده باشید و لی امیدوارم هیچ وقت خروس بی محل رو درک نکنید. 

 

چشمتون روز بعد نبینه دو روز پیش از تهران راه افتادیم و به سمت سیرجان حرکت کردیم ، بعد از طی1000 کیلومتر در حالیکه از خستگی نای در بدن نمونده بود به سیرجان رسیدیم  

 

تازه مشکل شروع شد ، کلی دنبال هتل دویدیم همه گزینه های اول تا سوم پر بود ناچار به دنبال آخرین گزینه ی اجباری رفتیم هتلی که بدلیل کیفیت بسیار پایین (کثیف و قدیمی ) در شرایط عادی به هیچ وجه حاضر نبودم حتی یه ساعت در اون سر کنم . 

 

یه اتاق خالی داشت که به ما داد ، شب تا ساعت یک نیمه شب بخاطر شرایط اتاق خوابم نبرد ولی بالاخره کم کم خستگی چیره شد و بخواب رفتم. 

 

ساعت سه و نیم بامداد با صدای جناب خروس همسایه از خواب پریدم ، نگاهی به ساعت کردم ، دوباره خوابیدم یه ربع بعد دوباره با  صدای خروس با پریشانی از خواب پریدم ، این داستان تا هشت صبح ادامه داشت،‌از این همه قدرت و توانایی این خروس نیم کیلویی شگفت زده شدم . 

ادامه مطلب ...

میر علی و ابر مخزن نفت

 

 

 

روز گرمیست به دماسنج ماشین نگاه می کنم دمای 48 درجه را نشان می دهد آفتاب به سمت وسط آسمان در حرکت است ، نگاهم به پوشش گیاهی منطقه است " استپ نیمه بیابانی  " 

 

به این درختچه ها فکر می کنم که چگونه در دل این خاک داغ و پوک رشد کرده و تیغ آفتاب را برمی تابند

مقصد سفرما گچساران در جنوب استان کهکیلویه و بویر احمد است ، شهری در همسایگی بهبان استان خوزستان و ممسنی استان فارس.

 

سه روز پیش در حین ورود به این شهر تابلوی عجیبی نگاهم را قابپد ، بر آن نگاشته شده بود «به پنجمین ابر مخزن نفت جهان خوش آمدید

 

امروز کارمان را هشت صبح شروع کردیم تا الان که ساعت یازده شده از سه اپراتور بلدوزر تست گرفتم کمی از این گرمای هوا  دلگیرم ، احساس خستگی می کنم . من در ماشین می مانم و تست نفر بعد را به همکارم می سپارم.

 

دماسنج ماشین دمای 48 درجه را نشان می دهد ، چون بنزین درون باک کم شده و فاصله تا اولین پمپ بنزین زیاد است ، ماشین را خاموش می کنم و پیدا می شوم به سمت کانکسی که در بیست متری من قرار دارد، حرکت می کنم ، روی کانکس به لاتین نوشته  شده " میر ( MIR ) "  نمی دانم معنی این نوشته چیست، در می زنم کسی در را باز نمی کند ، یا ا... می گویم و در را باز می کنم ، بجزء مقداری لباس ، یک گاز پیک نیک  و چندتا استکان و مقداری خنزر پنزر چیزی نیست کولر آبی کانکس هم خاموش است، فکر کنم دمای داخل  کانکس گرمتر از بیرون باشد .

ادامه مطلب ...

چم شیر

روز گرمی است به دماسنج ماشین نگاه می کنم دمای 48 درجه را نشان می دهد آفتاب به سمت وسط آسمان در حرکت است ، نگاهم به پوشش گیاهی منطقه است " استپ نیمه بیابانی "

به این درختچه ها فکر می کنم که چگونه در دل این خاک داغ و پوک رشد کرده و تیغ آفتاب را برمی تابند.

مقصد سفرما گچساران در جنوب استان کهکیلویه و بویر احمد است ، شهری در همسایگی بهبان استان خوزستان و ممسنی استان فارس.

سه روز پیش در حین ورود به این شهر تابلوی عجیبی نگاهم را قابپد ، بر آن نگاشته شده بود به پنجمین ابر مخزن نفت جهان خوش آمدید.

اما شب قبل چون دیر راه افتاده بودیم پس از رسیدن به یاسوج بیتوته کردیم و شب را در این شهر به صبح رساندیم  

چرخی در شهر زدیم و از آبشار زیبای همسایه ی شهر دیدن کردیم ، شهری خنک با طبیعتی بسیار بکر و زیبا ، شهری که از اکثر شهرهای جنوب از آبادان ، بوشهر تا شیراز و یزد جهت استفاده از زیباییهای آن راهی این دیار می شوند .

متاسفانه چون هوا تاریک شده بود زیبایی های سی سخت ، مارگون ،پاتاوه و دنا را نتوانستیم ببینیم و لذت ببریم . 

ادامه مطلب ...